سرنوشت من

امتحانات تموم شد و ساکهای پر از سوغاتی بسته شد.  فقط دو تا کوله پشتی وسایل شخصی خودمون هست.  بعد از دو سال و دو ماه دوری... پیش به سوی وطن پرواز ساعت 13:15   خدایا شکرت... سرنوشت من...

تاریخ بلیطمون چهارشنبه 29 اردیبهشت ( 18 می 2016 ) بود اما برای اینکه خانواده هامون نگران نباشند گفته بودیم 30 اردیبهشت هست. از اونجاییکه آنکارا - ارومیه پرواز مستقیم نداشت، بلیط Ankara - Iğdır خریده بودیم. Iğdır  شهری از کشور ترکیه در نزدیکی های مرز بازرگان هست. http://www.bargozideha.com/share/vodlb1e3-نقشه-ترکیه-و-شهرهای-ترکیه-نقشه-فارسی   داداش کوچیکم مهندس عمران هست( البته داداش بزرگم هم مهندس عمران هست) حالا می گم داداش کوچیکه فکر نکنید خیلی کوچیکه. داداش بزرگم 6 سال و داداش کوچیکم 5 سال از من بزرگتره.  داداش کوچیکه یه پروژه ای تو شهر ماکو داشت که نزدیکه مرز بازرگان هست. چند سرنوشت من...

* 29 اردیبهشت 1395 ( 18 می 2016 ) ساعت 17:30 به وقت ترکیه کارنامه ها آنلاین شد.اساتید، نمره نهایی رو جدا جدا اعلام نمی کنن. نمره های میانترم و homework ها و quiz ها و presentation ها جدا جدا اعلام می شه اما نمره های نهایی رو اساتید باید در یک روز و ساعت و زمان مشخصی به صورت همزمان ثبت نهایی کنن. ( در این صورت هیچ دانشجویی نمی تونه بره به استاد بگه مثلا من نمره فلان درسم خوب شده شما این رو هم زیاد بده. یا مثلا مشروط می شم نمره بدید. ) خلاصه که وقتی تو راه ایران بودم کارنامه ترمم آنلاین شد. اینم قسمتی از کارنامه ترم دومم که سپری شد.  *  هفته قبل، بعد از جلسه گروه، استاد راهنمام باهام سرنوشت من...

چند روزی بود حسابی مشغول خونه تکونی و خرید بودم. همه چی تازه و تمیز شد. پرده ها، رومیزی ... خونه بوی پاکی می ده و چقدر حس خوبی دارم.  دکوراسیون خونه رو کمی تغییر دادم. چند تا از عکسای عروسیمون رو قاب کردم زدم دیوار. با همکلاسی یه سری خرید هم واسه خونه کردیم.  البته خیلی دقت می کنم که اسراف نشه. زندگی در آنکارا خیلی تغییرم داده. دلبستگیم به لوازم ... خیلی کم شده. قبلا هم گفتم. خونه کوچیک، ساده و آروممون رو خیلی دوست دارم. (وقتی رفتم ایران ( اینجا ) و بعد از 813 روز با خونه و کمد ها مواجه شدم تازه فهمیدم چقدر تغییر کردم. نصف بیشتر لوازم داخل کمدها رو تو کیسه ها جمع ک سرنوشت من...

 مواد لازم برای پخت دلمه کدو بادمجان برای دو نفر: کدو 1 عدد بادمجان 1 عدد  فلفل دلمه ای  2 عدد (البته اینجا من با فلفل دیگه ای درست کردم که اسمش köy biber هست. در زبان ترکی استانبولی  biber یعنی فلفل و köy به تنهایی به معنی روستا هست. البته نمی دونم این فلفل ربطی به روستا داره یا نه!) گوجه فرنگی 2 عدد لپه پخته شده 1 قاشق غذاخوری برنج پخته شده 1 قاشق غذاخوری بلغور 1 قاشق غذاخوری پیاز 1 عدد متوسط رب گوجه فرنگی 1 قاشق غذا خوری نمک، فلفل، زردچوبه، فلفل سیاه به مقدار لازم. گوشت چرخ کرده مقداری سبزی تره، جعفری، شوید (خرد شده) و مقداری نعناع خشک  پیاز داغ رو آماده کرده و نمک، سرنوشت من...

جمعه 25 تیر ( 15 جولای 2016 ) من به همراه دوستم که اهل ازمیر (اینجا) هست حدود ساعت 10 شب، در محوطه ساختمان، در حال خوردن چای بودیم که دیدیم چند نفر از همسایه  ها به تکاپو افتادند.  صحبت از کودتا (اینجا) بود. با دوستم در حال صحبت بودیم که همکلاسی هم اومد پایین و به ما ملحق شد. خبر رو گفتیم. کم کم صدای هلی کوپتر ها و جتها شروع شد. آسمان آنکارا ناآرام شده بود. رفته رفته به تعداد جتها  افزوده می شد. رفتیم طبقه زیر زمین ساختمان و از تلویزیون پیگیر اخبار شدیم. ساعت حدود 1.30 اومدیم بالا خونمون. صدای تیراندازی و جتها همچنان شنیده می شد. صدای افنجار مهیبی اومد و شیشه های خو سرنوشت من...